lost memories
من کیمیام یه دختر 16 ساله و دوستای صمیمیم پگاه و سپید و پریساو راضیه ان
یک شنبه 22 دی 1392برچسب:, :: 18:1 :: نويسنده : kimiA

چشم من بیا من و یاری بکن....گونه هام خشکیده شد کاری بکن

غیر گریه مگه اری می شه کرد؟...کاری از ما نمیاد زاری بکن......!

نمونه اطهر یعنی یه سری خل و چل ....یعنی ما...!

یه دل میگه برم برم یه دلم میگه نرم نرم ....!

طاقت نداره این دلم دلم بی تو چه کنم ...!

دوستی یعنی اینکه با دوستات یه اهنگ و داد بزنی و گریه کنی ...یعنی دوستی ما...!

کاشکی می شد بهت بگم چقدر صداتو دوست دارم ...چقدر مثل بچگی هام لالایی ها تو دوست دارم....!

سادگی هاتو دوست دارم ...خستگی هاتو دوست دارم...چادر نماز زیر لب خدا ...خدا تو دوست دارم ...!

دوستی یعنی بعد از جدایی بازم قلبهامون پیش همه ...یعنی به قول انشای من: درسته که از هم دوریم و دورمون کردن اما قلبهامون که پیش همه

بوی عیدی ...بوی توپ...بوی کاغذ رنگی....بوی تند ماهی دودی وسط سفره ی نو....

بوی یاس جانماز ترمه ی مادربزرگ.. با اینا زمستونو سر می کنم ...با این خستگی مو در میکنم....

محبت یعنی:عید ...نوروز ...چهارشنبه سوری ...کولی ها ...ارش کمانگیر...

ای که بی تو خودمو تک و تنها میبینم ....هرجا که پا میذارم تو رو اونجا میبینم ...

یادمه چشمای تو پر درد و غصه بود....قصه ی غربت تو قد صد تا قصه بود ....

 یـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاد تو هرجا که هستم با منه

داره عمر من و اتیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــش میزنه...

یعنی دوربین مدرسه رو برداشتن و فیلم گرفتن ...یعنی جشنواره غذا .....

یعنی اسنک....یعنی کلاس علوم

گل گلدون من شکسته در باد ....تو بیا تا دلم نکرده فریاد...

گل شب بو دیگه شب بو نمیده......کی گل شب بو رو از شاخه چیده؟؟

دوستی یعنی اینکه بری توی حیاط با عدسی و بشینی بخندی توی یه دایره بزرگ

دایره ای که 3 سالشه..............

سلام ای غروب غریبانه ی دل.........

سلام ای طلوع سحرگاه رفتن............

سلام ای غم لحظه های جدایی..........

خداحافظ ای شعر شب های روشن.........

خداحافظ ای روزای خوب دوستی..................

 

یک شنبه 19 آبان 1392برچسب:, :: 15:23 :: نويسنده : kimiA

بچه ها یه طرح ابتکاری متن اهنگ پرخاطره و مورد علاقتونو تو کامنت بنویسین بعد من همشونو به صورت یه پست خوشمل اپ کنم ایده دارما بوینیسین

یک شنبه 19 آبان 1392برچسب:, :: 15:23 :: نويسنده : kimiA

بچه ها یه طرح ابتکاری متن اهنگ پرخاطره و مورد علاقتونو تو کامنت بنویسین بعد من همشونو به صورت یه پست خوشمل اپ کنم ایده دارما بوینیسین

سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:, :: 22:5 :: نويسنده : kimiA

سلام دوستای گلم

خیلی ما تو مدرسه میخندیم بعضی موقع ها حالت تهوع میگیرم  خخخخخخخ

معلم شیمیمون کمی تا حدودی عصبین البته کمی

سرکلاسش داشتم گوش میدادم به درس مثل بچه ی ادم یه لحظه صورتمو به اندازه ی 60 درجه چرخوندم دیدم پریسا نیشش تا پشت غده ی هیپوفیزش بازه سررخ شده خم شده تا رو مچ پاش داره ویبره میره .

خواننده ی عمومی مریض نشده بود داشت میخندید در حد مرگ

سرمو 60 درجه ی دیگه چرخوندم دیدم ارمغان سرشو گذاشته رو میز داره میخنده در حد مرگ

حالا حال منو تصور کنید دقت کردین بعضی اوقات خنده گیر میکنه پشت گلوتون؟ یه دفعه میترکید؟؟

چکار کنم خو منم ترکیدما ارمغان کنترل از دستش خارج شد مرررررررررررد از خنده بلند بلند سر کلاس میخندید معلمه طی یک حرکت از قبل پیش بینی نشده برگشت سمت ما ارمغان سریع سرشو گذاشت روی میز

خخخخ سرش درد میکرد زد زیر گریه منم نیشمو به زور بستم گفتم: خاک بر سرم ارمغان چی شده؟خوبی؟ سرت درد میکنه؟ارمغانم ادای گریه دراورده بود در حد لالیگا هیچی دیگه عوضی داشت میمرد از خنده اما گریه میکرد

معلممون گفت چی شده دخترم؟

ارمغان: نمیدونم خانوم

معلمه:سرت درد میکنه؟

ارمغان: اوهوم

(بین هر دیالوگ ارمغان یه بار اب بینیشو میکشید بالا مثل بچه لوسا گریه میکرد)

معلمه:چرا؟

ارمغان: نمیدونم خانوم یه هفته اس اینجوریم

من دیگه نتونستم خودمو جمع کنم سرمو گذاشتم رو میز خندیدم

بچه پریسا اونموقع یه مرده شور میخواست دیگه مرده بود از خنده

ارمغان گریه میکرد صدا خنده میداد

یه دفعه پوکید هیچی کلاس هنگ بودن همه دهنا اندازه غار علیصدر باز مثل خوشگل درخت نارگیل

همه فهمیدن ما اسکل کردیمشون شروع کردن خندیدن

خلاصه معلمه هم خندش گرفت ما هم خدا خواسته ترررررکیدیم

مثل باباشاه بخونید این تیکه رو: ما ییه در چشماییه معلمییه نگاههیه میکردیم و میخندیدیم اوستادیه به ماییه نگاه ییه میکرد و میخندید)

خلاصه خودمونو جمع و جور کردیم

کلاس به روال عادی خودش برگشت

یه کم گذشت من گفتم پریسا به چی میخندیی؟؟؟؟؟

پریسا: (یه ربع به طور عجیبی در چشمان من مینگرست و تامل میکرد دیگه داشت جان به جان افرین و تسلیم میگفت یادش اومد:)نمیدونم به خنده ی ارمغان خندیدم

اپریسا:تو به چی میخندیدی؟

من: نمیدونم به خنده ی شما

ارمغان اینا رو که شنید انگار که عرعر خر شنده باشه پووکید

دوباره خنده ی لعنتی شروع شد من دیگه حال خنده نداشتم فکم درد  میکرد حق داشت همش تا پشت غده ی هیپوفیزم باز بود دلمم درررد میکردا

خداروشکر زنگ خورد ماهم افتادیم رو زمین خندیدیم تا زنگ بعد

وقتی پریسا میخنده قیافش از موضوع خنده خنده دار تره ههههههههه

بچه ها با عرض پوزش علت خنده ی ارمغان که باعثث خنده ی ما شد و نمیتونم بگم بالای 18 ساله

زنگ بعد روی زمین نشستیم بودیم داریم از بغلناظم پریسا رد میشیم بلند داد میزنه :پشتت قهواییه

من: :ا پرییسا خفه شو

ناظم: این چه وضعشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

 

پنج شنبه 18 مهر 1392برچسب:, :: 18:16 :: نويسنده : kimiA
اهل کاشانم روزگارم بد نیست تکه نانی دارم خرده هوشی سر سوزن ذوقی مادری دارم بهتر از برگ درخت دوستانی بهتر از اب روان و خدایی که در این نزدیکی است من... مسلمان قبله ام یک گل سرخ.. جانمازم چشمه... من وضو با طپش پنجره ها میگیرم در نمازم جریان دارد ماه...
چهار شنبه 27 شهريور 1392برچسب:, :: 12:59 :: نويسنده : kimiA

خسته از تمام روزمرگي ها نشسته ام و فيس بوکم را به صحبت ميگيرم

عکس دوستاني را ميبينم آنور ِ مرز هاي ممنوعه

که به کنسرت داريوش ميروند و شوق چشمشان

شبيه مشروب دستشان لبريز است

خوشحالشان ميشوم ...

آزادي را در چشم هايشان خيره ميشوم و لبخند ميزنم / تلخ لبخند ميزنم

دلم برايشان تنگ شده و چه خوب که دلشان با چيز هايي سرگرم است که

در خانه ي پدري ، جايي براي اکران نداشت

به خودم مي انديشم که درگير ِ رفتنم ...

شبيه سربازي که آنقدر از شکست مطمئن است

که فرار را به قراري که با تمام مرز هاي کشورش بسته ترجيح ميدهد

مي دانم روزي دلم براي تمام آنچه ايران است تنگ مي شود

دلم براي ميدان انقلابش و آن همه چشم خسته که از سر کار مي آيند

و چه دوست داشتني تو را آدم حساب نميکنند ....

براي کافه نادري ... که جاي قهوه بوي شعر از حواليش مي آمد

براي تمام قهوه فرانسه هاي دست چندمي که

در گودو ، تمدن ، هنر ، سپيدگاه ... خوردم و

دلم را به چشم هاي گارسونش خوش ميکردم که هميشه شکر را جا ميگذاشت

براي تمام راننده تاکسي هايي که از فشار تنهايي ، مرا به حرف ميگرفتند

و چه شيرين بود وقتي يک راننده تاکسي با تو از نيچه حرف ميزند

يا وقتي پينک فلويد ميگذارد و شروع ميکند به ترجمه کردنش

دلم براي تمام چارشنبه سوري هايش ...

که دختر همسايه ، غريبيگي هايش را براي يک شب کنار ميگذاشت

و دور آتش سرخپوستي ميرقصيديم

دلم براي دلهره ي مشروب خريدنش تنگ ميشود... که به هزار نفر رو ميزدي

آخرش چيپس و ماست و صداي هايده تو را از ديسکو هاي وگاس هم فرا تر ميبرد

براي تمام نان هايي که در کودکي ميخريديم

زنبيل به دست به خيابان ميزديم و با دوچرخه هايمان

به تمام الگانس ها پز ميداديم

براي جاده کندوان و تمام جيغ هايي که ميکشيديم و دعا ميکرديم

تمام تونل ها براي يک روز هم که شده قد بکشند

....

هرچه با خودم تقلا ميکنم ميبينم هنوز هم ترجيح مي دهم آلبوم ابي را

با بدختي بگيرم تا اينکه مشروب به دست فرياد بزنم : خلـــــــــيج رو بخون ، خليج

هنوز ترجيح مي دهم روي ميز هاي کافه نادري ،

درگير پيدا کردن ِ جاي فروغ باشم تا اينکه در شانزاليزه ،

قهوه ام را با لهجه ي فرانسوي بخورم

هنوز دلم ميخواهد راننده تاکسي برايم از نيچه بگويد و من ذوق کنم

....

هنـــــــــــوز دلم ميخواهد سيگارم را يواشکي از پدر ب شم

تا شب هايي که اعصابش /سيگار ميخواست ، با خجالت از من بپرسد :

" از جعبه سيگار ِ پسر به پدر ارث ميرسه يا نه ؟ "

هنوز دلم ميخواهد پارک پرواز بلند ترين جاي دنيا باشد ....

هنوز دلم ميخواهد تمام پارتي ها ، به پتو هاي چسبيده به پنجره مجهز شود

ميداني ؟ فقر ، يک صميميت احمقانه مي آورد ، که هيچ فلسفه اي از پس تعبير

لذتش بر نيامده

...

بايد رفتنم را به عقب بيندازم ....

من دلم هنوز گير ِ اسم کوچه هاييست که جبهه نرفته شهيد شدند

هنوز دلم پيش تخفيفيست که مادر / چانه اش را ميزد

هنوز دلم تنگ تمام اتفاق هاييست که در مرز هاي ايران ميفتد

هنـــــــــــــــوز دلم گير ِ تمام ميدان هاي شهر است که از هر فاصله اي

داد ميزنند : آزادي ...يک نفر ... آزادي ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

.

.

.

اين فرودگاه هر چقدر مجهز باشد ، دلبستگي هاي مرا بلند نمي کند

آقاي راننده ... حميرا بگذار ... دربست ... تمام تهران را بگرديم

دلم نرفته ... تنگ شده براي ماندنم ...........



هومن شريفي

چهار شنبه 27 شهريور 1392برچسب:, :: 12:58 :: نويسنده : kimiA


قبله کمی متمایل به آن طرف

پیشنماز

آمد درست زیر شبستان گل نشست

دربین آن جماعت مغرور شب پرست

یک تکه آفتاب؟ نه یک تکه از بهشت...

حالا درست پشت سر من نشسته است

"چادر نماز گل گلی انداخته به سر"

افتاده از بهشت بر این ارتفاع پست

این بیت مطلع غزلی عاشقانه نیست

این چندمین ردیف نمازی خیا لی است

گلدسته اذان و من های های های

الله اکبر و... َانَا فی کُلِّ وادِ ... مست

سُبحانَ مَن یُمیت ُ و یُحیــــــــی و لا ا له

ا لّا هُو ا لــَّــذی ا خَذ ا لعهْــــدَ فی ا لَسْت

سُبحان ربِّ هر چه دلم را ز من برید

سُبحان ربِّ هر چه دلم را ز من گســــست

یک پرده باز پشت همین بیت می کشیم)

(او فکر می کنیم در این پرده مانده است

..................................................

سارا سلام... اشهد ان لا ا له ... تو

با چشمهای سرمه ای... ان لا ا له ...مست

دل می بری که... حیّ علی ... های های های

" هر جا که هست پرتو روی حبیب هست"

بالا بلند! عقد تو را با لبان من

آن شب مگر فرشته ای از آسمان نبست

باران جل جل شب خرداد توی پارک

مهرت همان شب.. اشهد ان...دردلم نشست

آن شب کبو .. (کبو).. کبوتری از بامتان پرید

نم نم نما (نما) نماز تو در بغض من شکست

سُبحانَ مَن یُمیت ُ و یُحیــــــــی و لا ا له

ا لّا هُو ا لــَّــذی ا خَذ ا لعهْــــدَ فی ا لَسْت

سبحان ربِّ هر چه دلم را ز من برید

سبحان ربِّ هر چه دلم را ز من گســــست

سُبحان ربی ا لـْـ ... من و سارا .. بحمده

سُبحان ربی ا لــْ ... من و سارا دلش شکست

سُبحان ربی ا لـْـ ... من و سارا به هم رسیــ...

سُبحانَ تا به کی من و او دست روی دست؟

زخمم دوباره وا شد و ایاکَ نستعین

تا اهدنا ا لصـْ ... سرای تو راهی نمانده است

یک پرده باز بین من و او کشیده اند)

( سارا گمانم آن طرف پرده مانده است
چهار شنبه 27 شهريور 1392برچسب:, :: 12:6 :: نويسنده : kimiA

کاربر وبلاگید مثلا دوستای گرامی متشکرم از این که انقدر واقعا نظر میدید وقتی بهتون میگم اپ کردم پگاه تو چرا نمیای وبم؟

ارمغان......چی بگم نامردا حالا شماها خوبید یه سری ها میرم تو وبشون بهشون میگم اپ کردم نمیان وبلاگ قرن21

گلبرگ شیشه ای - عاشقانه تنها و....منم اپ نمیکنم تا همه نظر بدن بلیم

پنج شنبه 7 شهريور 1392برچسب:, :: 16:53 :: نويسنده : kimiA
فهمید دارم حسرتی، داغی، غمی ؛ فهـمید از حجــم اقیــانوس دردم شبنــــــمی فهمید می گفت یک جــایی دلم دنبال آهویی است فــال مــرا فــهمی نفــهمی مبهــمی فـهـمید این کـولی زیبــا دو مــاه از ســـال می آمد وقـتی کــه می آمد تمــام کــوچه می فهمید اوداشـت هفـــده سـال- یا کمــتر- نمی دانم مـی شد از آن رخسـار زرد گنــدمی فهمید امسـال هــم وقتـی که آمد شهــر غـوغا شد امسـال هــم وقتـی کــه آمـد عالــمی فهمید: مـو فالـگیرم... اومدم فالت بگــیرم.... هـا فهــمید دارم اضـطرابی ، ماتمـی ؛ فهـمید دستــم به دستـش دادم و از تب ،تب سردم بی آنکـه هـذیان بشـنود از مـن کمی فهمید بخـتت بلـنده... ها گلو! چشمون دشمن کور راز تــونـه گـفــتـم پریـنــو آدمــی فـهـمید هی گفت از هر در سخن ؛ از آب و آیینه از مهـره مار و طلسم و هر چه می فهمید بـا اینهـمـه او کــولی خــوبی نخــواهـد شـد هـرچـند از باران چشـمـم نـم نـمی فهمـید مــی خـــوانــد از آیـیـــنه راز مــاه را امـا یک عمـــر من آواره اش بودم، نمی فهمید
جمعه 1 شهريور 1392برچسب:, :: 21:59 :: نويسنده : kimiA

eleinaa:why dotn you let people see good in you؟

deimen:because when people see good thing ,they expect it i donot want to make my life by anyone expectation.

الینا:چرا نمیذاری مردم خوبی هاتو ببینن

دیمن؟چون وقتی مردم خوبی ببینن ازت انتظار دارن خوبی رو و نمیخوام زندگیمو بر پایه انتظارات دیگران بسازم

پنج شنبه 31 مرداد 1392برچسب:, :: 23:32 :: نويسنده : kimiA
مرض در دل تو ،حجاب بر سر من!
 
حق حضانت برای تو ،درد زایمان برای من!
 
نام خانواده برای تو ،زحمت خانواده برای من!
 
چهار عقد ، برای تو ،"حسرت عشق" برای من!!
 
هزار صیغه برای تو ،حکم سنگسار برای من!
 
هوس برای تو! ،عفاف برای من!
 
برای تو فقط پوشش ع و ر ت ،برای من روکش! حتی شده صورت!!
 
هــــــــــــــزار ســـــــال گذشت این مرض درمان نشــــــــــــــد!! ..
 
 همه چیز برای تو ؛ و هیچ برای من .
 
براستی زن بودن کار مشکلی است :
 مجبوری مانند یک کدبانو رفتار کنی ، 
همانند یک مرد کار کنی ، شبیه یک دختر جوان به نظر برسی و مثل یک خانم مسن فکر کنی
چهار شنبه 30 مرداد 1392برچسب:, :: 1:42 :: نويسنده : kimiA

چند تا خبر

1:تاتر دختر گل فروش کار اقای رحمتی کارگردان خوب اماده است برین ببینید تا6 شهریور

2:یه جشنواره تاتر کشوری خیلی خیلی توپ هستش پنج شنبه و جمعه امار تاترا رو درمیارم بهتون میگم

این روزا اصلا اعصاب درست و حسابی ندارم اصلا کاش زوددتر تمام شه

مردم نه دروغ میگویند......!

نه خیانت میکنند.....!

هرچه هست احساساتشون تو همون لحظه است

نباااید بهش اعتماد کرد

واقعا درسته نه؟

 

یک شنبه 27 مرداد 1392برچسب:, :: 16:59 :: نويسنده : kimiA
It Wil Rain باران خواهد بارید . If you ever leave me, baby Leave some morphine at my door Cause it would take a whole lot of medication To realize what we used to have, we don’t have it anymore عزیزم,اگه یه موقع تصمیم گرفتی ترکم کنی یه مقدار مورفین پشت در خونه برام بذار چون درک این موضوع که قبلا چه چیزهایی رو داشتیم ولی الان از دستشون دادیم مصرف داروی زیادی رو می طلبه There’s no religion that could save me No matter how long my knees are on the floor Oh so keep in mind all the sacrifices I’m makin’ Will keep you by my side to keep you from walkin’ out the door هیچ مذهبی وجود نداره که بتونه منو نجات بده هیچ اهمیتی نداره که چقدر وقت به زانو در اومده باشم آه ولی به خاطر داشته باش که چه فداکاری هایی دارم انجام می دم که تو رو در کنارم نگه دارم برای اینکه نذارم از پیشم بری و ترکم کنی Cause there’ll be no sunlight If I lose you, baby There’ll be no clear skies If I lose you, baby Just like the clouds, my eyes will do the same If you walk away, everyday it’ll rain, rain, rain-ai-ai-ain چون عزیزم اگه از دستت بدم دیگه هیچ نوری برام وجود نداره اگه از دستت بدم دیگه آسمون صاف نمی شه اگه ترکم کنی چشمام درست مثل ابر خواهد بارید, خواهد بارید, خواهد بارررررررررررید I’ll never be your mother’s favorite Your daddy can’t even look me in the eye Ooh if I was in their shoes, I’d be doing the same thing Saying there goes my little girl, walking with that troublesome guy من هرگز نمی تونم آدم دلخواه مادرت بشم پدرت فکر نمی کنه که به اندازه کافی برات خوب باشم آه اگه من جای اونا بودم همین کار رو می کردم می گفتم که ببین دخترم داره با اون پسره ی دردسر ساز می ره But they’re just afraid of something they can’t understand Ooh but little darling to watch me change their minds Yeah for you, I’ll try, I’ll try, I’ll try, I’ll try-y-y-y I’ll pick up these broken pieces ’til I’m bleedin’ If that’ll make it right ولی اونا فقط ازچیزی (عشقی) که نمی تونن درکش کنن می ترسن آه ولی عزیزکم فقط برای اینکه ببینی که دارم کاری می کنم که تغییر عقیده بدن آره برای تو , من سعی خودم رو می کنم, سعی می کنم, سعی ی ی می کنم من سعی می کنم مشکلات زندگیمون رو سر و سامون بدم تا زمانی که از خستگی به حال مرگ بیفتم اگر این کار همه چیزو تو زندگیمون درست کنه Cause there’ll be no sunlight If I lose you, baby There’ll be no clear skies If I lose you, baby And just like the clouds, my eyes will do the same If you walk away, everyday it’ll rain, rain, rain-ai-ai-ain چون عزیزم اگه از دستت بدم دیگه هیچ نوری برام وجود نداره اگه از دستت بدم دیگه آسمون صاف نمی شه اگه ترکم کنی چشمام درست مثل ابر خواهد بارید, خواهد بارید, خواهد بارررررررررررید Oh don’t just say (don’t just say) goodbye (goodbye) Don’t just say (don’t just say) goodbye (goodbye) I’ll pick up these broken pieces ’til I’m bleedin’ If that’ll make it right آه پس فقط نگو (فقط نگو) خداحافظ (خداحافظ)ا پس فقط نگو (فقط نگو) خداحافظ (خداحافظ)ا من سعی می کنم مشکلات زندگیمون رو سر و سامون بدم تا زمانی که از خستگی به حال مرگ بیفتم اگر این کار همه چیزو تو زندگیمون درست کنه Cause there’ll be no sunlight If I lose you, baby There’ll be no clear skies If I lose you, baby Just like the clouds, my eyes will do the same If you walk away, everyday it’ll rain, rain, rain-ai-ai-ain چون عزیزم اگه از دستت بدم دیگه هیچ نوری برام وجود نداره اگه از دستت بدم دیگه آسمون صاف نمی شه اگه ترکم کنی چشمام درست مثل ابر خواهد بارید, خواهد بارید, خواهد بارررررررررررید
یک شنبه 27 مرداد 1392برچسب:, :: 16:54 :: نويسنده : kimiA
Mirror آینه With everything happening today You don’t know whether you’re coming or going But you think that you’re on your way Life lined up on the mirror don’t blow it . به خاطر همه اتفاقاتی که تازگیها می افته خیلی گیج شدی اما فکر می کنی داری راه درست رو می ری زندگیت تو آینه، سلسله وار نمایش داده شده پس خرابش نکن . Look at me when I’m talking to you You looking at me but I’m looking through you I see the blood in your eyes I see the love in disguise I see the pain hidden in your pride I see you’re not satisfied And I don’t see nobody else I see myself I’m looking at the . وقتی دارم باهات حرف می زنم بهم نگاه کن تو به من نگاه می کنی ولی من به عمق وجودت نگاه می کنم قرمزی چشمات رو می بینم عشق رو، در لباس مبدل می بینم دردی رو که در غرورت پنهان شده می بینم می بینم که راضی نیستی و می بینم که کس دیگری کنارت نیست من خودم رو می بینم، چون من دارم نگاه می کنم به…. . [Bruno Mars] Mirror on the wall, here we are again Through my rise and fall You’ve been my only friend You told me that they can understand the man I am So why are we here talkin’ to each other again? . آیینه روی دیوار، دوباره به هم رسیدیم در صعود و سقوطم تو تنها دوستم بودی بهم گفتی که اونا می تونن بفهمن که من چه مردی هستم پس اگه این طوریه چرا ما اینجا دوباره داریم با هم صحبت می کنیم؟ . Uh, I see the truth in your lies I see nobody by your side But I’m with you when you are all alone And you correct me when I’m looking wrong I see the guilt beneath the shame I see your soul through your window pane I see the scars that remain I see you Wayne, I’m looking at the…i . آه،من حقیقت درون دروغ هات رو می بینم می بینم که هیچ کسی کنارت نیست اما من وقتی که تنهای تنهایی، کنارتم و تو وقتی من اشتباه به نظر میام درستم می کنی من زیراون پشیمونی گناه رو می بینم من در عمق اون تکه پنجره، روحت رو می بینم من زخم های به جا مونده رو می بینم من تو رو می بینم وین(*اسم خود خواننده) ،چون من دارم نگاه می کنم به…. . Mirror on the wall, here we are again ([Wayne:] Yeah) Through my rise and fall ([Wayne:] Uh-Huh) You’ve been my only friend ([Wayne:] my only friend) You told me that they can understand the man I am ([Wayne:] they can understand) So why are we here ([Wayne:] misunderstood) talkin’ to each other again? . آیینه روی دیوار، دوباره به هم رسیدیم (آره) در صعود و سقوطم (آها) تو تنها دوستم بودی(تنها دوستم) بهم گفتی که اونا می تونن بفهمن که من چه مردی هستم (اونا می تونن بفهمن) پس اگه این طوریه چرا ما اینجا دوباره داریم با هم صحبت می کنیم؟(تو درست درک نشدی) . Looking at me now I can see my past Damn I look just like my fucking dad Light it up, that’s smoke in mirrors I even look good in the broken mirror I see my momma smile that’s a blessing I see the change, I see the message And no message could’ve been any clearer So I’m startin’ with the man in the…i به من نگاه کن حالا من می تونم گذشته ام رو ببینم گندش بزنن چقدر من شبیه پدر لعنتیمم یه ذره روشن ترش کن، دروغ باورنکردنی و عجیبی تو آینه ها هست من حتی تو آینه شکسته هم خوب به نظر میام من مادرم رو می بینم که لبخند می زنه این یه موهبته من می تونم تغییر رو ببینم، من پیام رو می بینم و هیچ پیامی نمی تونه واضح تر از این باشه (*جمله ای از آهنگ مردی در آینه مایکل جکسون) پس من شروع می کنم با مرد درونِ… . [Bruno Mars] Mirror on the wall . آیینه روی دیوار . [Lil Wayne] MJ taught me that . ام.جی(*مایکل جکسون) اینو به من یاد داد . [Bruno Mars] Here we are again Through my rise and fall You’ve been my only friend . دوباره به هم رسیدیم در صعود و سقوطم تو تنها دوستم بودی . [Lil Wayne] Take em to Mars man . ببرشون پیش مارس، مرد(*اسم خواننده) . [Bruno Mars] You told me that they can understand the man I am So why are we talkin’ to each other again? . بهم گفتی که اونا می تونن بفهمن که من چه مردی هستم پس اگه این طوریه چرا ما اینجا دوباره داریم با هم صحبت می کنیم؟ . [Lil Wayne] Uh…i . آه . Mirror on the wall, here we are again ([Wayne:] yeah) Through my rise and fall You’ve been my only friend ([Wayne:] Any questions?) You told me that they can ([Wayne:] I come to you) understand the man I am ([Wayne:] You always have the answer) So why are we here talkin’ to each other again? . آیینه روی دیوار، دوباره به هم رسیدیم (آره) در صعود و سقوطم تو تنها دوستم بودی (مگه شکی درش داری؟) بهم گفتی که اونا می تونن (من پیش تو اومدم) بفهمن که من چه مردی هستم (توهمیشه پاسخ پرسش ها رو داری) پس اگه این طوریه چرا ما اینجا دوباره داریم با هم صحبت می کنیم؟ . [Bruno Mars] Mirror on the wall . آیینه روی دیوار . [Wayne] A.B.P. Looks like I did take em’ to Mars this time . اِی. بی .پی(*احتمالا منظور نام گروهی از تولید کنندگان موسیقی است) به نظر میاد این بار تونستم ببرمشون پیش مارس(*اسم خواننده) . [Bruno Mars] (So why are we talking to each other again?) (پس اگه این طوریه چرا ما اینجا دوباره داریم با هم صحبت می کنیم؟)
یک شنبه 27 مرداد 1392برچسب:, :: 16:46 :: نويسنده : kimiA
Middle Of Nowhere : you left me spinning like a disco تو از من می خواهی مثل یک مست تو دیسکو بچرخم Trying but I don't know سعی و می کنم امّا نمی دونم If it can stand straight بعدش بتونم سر پا بایستم یا نه You took me, left, when you knew I was right وقتی فمیدی حق با منه منو رها کردی And now I gotta fight just to make it through the day و من حالا باید برای سپری کردن روز هم بجنگم I never knew what you were capable of من هیچ وقت نفهمیدم چه چیزی تو رو توانا کرده بود Baby, I would've kept my heart عزیزم من می خواستم جلوی عاشق شدنم رو بگیرم But I gave it up اما من نتونستم Baby, I fell in love عزیزم،من عاشقت شدم Now I don't know what it's done حالا من نمی دانم چه شده [Chorus] It's so cold with nobody to hold me خیلی سرده وقتی که کسی نیست من را در آغوشش نگه داره You're so wrong leaving when you told me تو اشتباه کردی ترکم کردی وقتی که قبلش بهم گفته بودی You would never leave me by myself که هیچ وقت من رو تنها نمیذاری Out in the middle of nowhere در میان نا کجا آباد Now I'm lost حالا من گم شدم Trying to make it on my own سعی می کنم تا راه خودم رو پیدا کنم I thought I could never do this, فکر می کردم هیچ وقت نمی تونم تنهایی انجامش بدم Alone but now I'm walking by myself اما حالا من خودم به تنهایی قدم بر میدارم (روی پای خودم ایستادم) Out in the middle of nowhere در میان نا کجا آباد You left me broken like a record تو من رو رها کردی تا بشکنم Baby, I'm hurt and I don't want to play anymore عزیزم من صدمه دیدم و دیگر نمی خواهم بیشتر از این بازی کنم Missed every sign همه ی نشانه هام رو گم کردم Believed ever lie هر دروغی رو باور کردم And I was waiting for more و من انتظار بیشتر از اینها رو داشتم I never knew what you were capable of من هیچ وقت نفهمیدم چه چیزی تو رو توانا کرده بود Baby, I would've kept my heart عزیزم من می خواستم جلوی عاشق شدنم رو بگیرم But I gave it up اما نتونستم Baby, I fell in love عزیزم،من عاشق بودم Now I don't know what it's done حالا من نمی دانم چه شد You took my heart off my sleeve تو کلید قلب من را در آستین داشتی But now I'm taking it back, back اما حالا من اون رو بر می گردونم Baby, here I come عزیزم حالا من آمدم You took advantage of me تو به فایده ها ی من نگاه می کردی I don't appreciate that, that من قدرش رو ندونستم You son of a gun تو آدم پستی هستی (نامرد) [Chorus] It's so cold with nobody to hold me خیلی سرده وقتی که کسی نیست من را در آغوشش نگه داره You're so wrong leaving when you told me تو اشتباه کردی ترکم کردی وقتی که قبلش بهم گفته بودی You would never leave me by myself که هیچ وقت من رو تنها نمیذاری Out in the middle of nowhere در میان نا کجا آباد Now I'm lost حالا من گم شدم Trying to make it on my own سعی می کنم تا راه خودم رو پیدا کنم I thought I could never do this, فکر می کردم هیچ وقت نمی تونم تنهایی انجامش بدم Alone but now I'm walking by myself اما حالا من خودم به تنهایی قدم بر میدارم (روی پای خودم ایستادم) Out in the middle of nowhere در میان نا کجا آباد It's so cold with nobody to hold me خیلی سرده وقتی که کسی نیست من را در آغوشش نگه داره You're so wrong leaving when you told me تو اشتباه کردی ترکم کردی وقتی که قبلش بهم گفته بودی You would never leave me by myself که هیچ وقت من رو تنها نمیذاری Out in the middle of nowhere در میان نا کجا آباد Now I'm lost حالا من گم شدم Trying to make it on my own سعی می کنم تا راه خودم رو پیدا کنم I thought I could never do this, فکر می کردم هیچ وقت نمی تونم تنهایی انجامش بدم Alone but now I'm walking by myself اما حالا من خودم به تنهایی قدم بر میدارم (روی پای خودم ایستادم) Out in the middle of nowhere در میان نا کجا آباد
یک شنبه 27 مرداد 1392برچسب:, :: 16:40 :: نويسنده : kimiA

Same bed but it feels just a little bit bigger now

این همون تخته ولی انگار الان یه کم بزرگتر شده

Our song on the radio but it don’t sound the same

اهنگمون از رادیو پخش میشه ولی به نظرنمیاد همون باشه

When our friends talk about you, all it does is just tear me down

وقتی دوستامون درباره ی تو حرف میزنن فقط اشکهای من پایین میریزه

Cause my heart breaks a little when I hear your name

چون قلبم یه کم میشکنه وقتی اسم تورو میشونم

It all just sounds like oooooh…

همه ی این فقط به نظر میرسه که

Mmm, too young, too dumb to realize

برای فهمیدن خیلی جوون و کند ذهنی

That I should have bought you flowers

که من برات گل خریده ام

And held your hand

و دست تورو نگه داشتم

Should have gave you all my hours

باید تمام وقتمو به تو میدادم

When I had the chance

وقتی که فرصت داشتم

Take you to every party

تورو به هر پارتی ای میبرم

Cause all you wanted to do was dance

چون تمام کاری که میخواستی انجام بدی رقصیدن بود

Now my baby’s dancing

حالا عشق من داره میرقصه

But she’s dancing with another man

اما اون داره با یه مرد دیگه میرقصه

My pride, my ego, my needs, and my selfish ways

سربلندیم، نفسم، احتیاجام و روش های مغرورانم

Caused a good strong woman like you to walk out my life

چون یه زن قوی و خوب،مثل تو، روی زندگیم اعتصاب کرده

Now I never, never get to clean up the mess I made, ohh…

حالا من هرگز اشفتگی که باعثش شدم رو درست نمیکنم

And it haunts me every time I close my eyes

وهر بار که چشمامو میبنم این بهم ثابت میشه

It all just sounds like oooooh…

همه ی این فقط به نظر میرسه که

Mmm, too young, too dumb to realize

برای فهمیدن خیلی جوون و کند ذهنی

That I should have bought you flowers

که من برات گل خریده ام

And held your hand

و دست تورو نگه داشتم

Should have gave you all my hours

باید تمام وقتمو به تو میدادم

When I had the chance

وقتی که فرصت داشتم

Take you to every party

تورو به هر پارتی ای میبرم

Cause all you wanted to do was dance

چون تمام کاری که میخواستی انجام بدی رقصیدن بود

Now my baby’s dancing

حالا عشق من داره میرقصه

But she’s dancing with another man

اما اون داره با یه مرد دیگه میرقصه

Although it hurts

با اینکه صدمه بهم میزنه

I’ll be the first to say that I was wrong

من اولین کسی خواهم بود که بگم اشتباه بودم

Oh, I know I’m probably much too late

اوه من میدونم که احتمالا خیلی دیر کردم

To try and apologize for my mistakes

که سعی کنم بابت اشتباهاتم عذر بخوام

But I just want you to know

اما من فقط میخوام که بدونی

I hope he buys you flowers

امیدوارم اون برات گل بخره

I hope he holds your hand

امیدوارم اون دستتو بگیره

Give you all his hours

تمام وقتشو برات بذاره

When he has the chance

وقتی که فرصت داشت

Take you to every party

تو رو به هر پارتی ای ببره

Cause I remember how much you loved to dance

چون یادم میاد که چقدر عاشق رقصیدن بودی

Do all the things I should have done When I was your man

همه ی کارایی که وقتی مرد تو بودم،باید انجام میدادم رو بکنه

Do all the things I should have done When I was your man

همه ی کارایی که وقتی مرد تو بودم،باید انجام میدادم رو بکنه

شنبه 26 مرداد 1392برچسب:, :: 13:29 :: نويسنده : kimiA

سلام

سپید pheabeخخخخخخخخخخ

خیلی باحاله

am i crazy or this is totally go?

thank you reachal but look at monika موفق باشی عزیزم

بچه ها میخواستم بپگ منو ارمغان از سال پنجم ابتدایی همو میشناختیم

اولش همش دعوا میکردیم اما دوم راهنمایی خیلی صمیمی شدیم

و من الان میگم بعضی اوقات دوستای خوبی بودیم اما خیلی وقتا نه

ازش میخوام در حضور همه دیگه دوست من نباشه

مرسی

جمعه 25 مرداد 1392برچسب:, :: 19:3 :: نويسنده : sepid

آقا گمانم من شما را دوست...

حسی غریب و آشنا را دوست...

نه نه! چه می گویم فقط این که

آیا شما یک لحظه ما را دوست؟

منظور من این که شما با من...

من با شما این قصه ها را دوست...

ای وای! حرفم این نبود اما

سردم شده آب و هوا را دوست...

حس عجیب پیشتان بودن

نه! فکر بد نه! من خدا را دوست...

از دور می آید صدای پا

حتا همین پا و صدا را دوست...

این بار دیگر حرف خواهم زد

آقا گمانم من شما را دوست...

چهار شنبه 23 مرداد 1392برچسب:, :: 14:3 :: نويسنده : armaghan

بچه که بودم یه بار مامانم خواست منو تنبیه مدرن کنه

منو تو انباری زندونی کرد منم اون تو شروع کردم به آواز خواندن با صدای بلند

یهو دیدم در باز شد مامانم با لوله جاروبرقی اومد دوباره منو تنبیه سنتی کرد:|!

.

.

.

من از بچگی ۱ستاره رو نشون کردم تو آسمون

میگفتم این ستاره منه وقتی فهمیدم چراغ دکل مخابراته کمرم شکست 

.

.

.

ﺍﯾﻨﮑﻪ ﭘﺪﺭ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﯼ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﻣﻘﺼﺮ ﻧﯿﺴﺘﯽ

ﻭﻟﯽ ﺍﮔﻪ ﭘﺪﺭ ﺯﻥ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﮑﻨﯽ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﻘﺼﺮﯼ!

پیام اخلاقی سریال مادرانه

.

.

.

بابام رفته مسافرت، هر شب ساعت ۲ اس ام اس می زنه بهم:

پاشو کولر رو خاموش کن!

.

.

.

دارم به این فکر میکنم که :

آﺩﻡ ﻣﯿﺘﻮﻧﻪ ﯾﻪ ﺯﻥ ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ ﺑﮕﯿﺮﻩ

ﺑﻌﺪ ﺑﻪ ﻣﺮﻭﺭ ﻫﺰﯾﻨﻪ ﺗﺤﺼﯿﻞ ﻭ ﺟﺮﺍﺣﯽ ﺑﯿﻨﯽ ﻭ ﺳﺎﯾﺮ ﻗﻄﻌﺎﺗﺶ ﺭو ﺑﺪﻩ

ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﺍﺭﺯﻭﻧﺘﺮ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﺩ !

.

.

.

یه روز بابا اسفنجی میره مصاحبه جلو جنسیت مینویسه سایر موارد :دی

.

.

.

آغا من موندم چرا همیشه عکس ده نفر برتر کنکور رو تلوزیون نشون میده

باور کنید ده نفر آخر شدن سختر از اونه

مسئولین کجایید !؟

.

.

.

احترام پدرم به حریم خصوصی به این صورته که

اول در رو باز میکنه٬ بعد طی همون فرایند باز شدن در٬ همزمان چند ضربه ای هم به در میزنه !

.

.

.

تو فکرم یه نمایشگاه بزنم

نقاشی هایی که موقع درس خوندن واسه کنکور کشیدم رو به نمایش بذارم !

.

.

.

دقت کردین !؟

زیباترین حالت یخچال وقتیه که الویه توش داره !

 

.

.

.

تو جمعهایی که همش به شوخی و خنده میگذره٬ تظاهرم درد میگیره !!

.

.

.

یکی از خصوصیات خوبم اینه که:

کسی ک منو دوس داشته باشه هیچ وخت پیر نمیشه

یا دق مرگش میکنم یا خودش جوون مرگ میشه !

.

.

.

یکی از رفیقام رتبشو با ۱۴۴* وارد کرده خطش شارژ شده !

.

.

.

یه مغازه + یه پرده چرک + یه مبل راحتی سه نفره

+ یه تلویزیون ۱۴ اینچ + چندتا رفیق که ماشین دارن + تلفن = تاکسی تلفنی !

.

.

.

این طوری که سریال “مادرانه” داره پیش میره،قسمت آینده

گل بانو:الو…سلام آقا محمد جواد…

محمد جواد:سلام چی شده گل بانو؟؟؟

-آقا محمد جواد ارسلان رفته دستشویی…آب قطعه آقا محمد جواد…

-(یه نفس عمیق) الان راه میوفتم…

.

.

.

موند به دلمون یه بار بریم سینما و فقط یه فیلم نیگا کنیم

لامصب هر صندلیو نیگا میکنی یه فیلم جداگانست

یکیم از یکی جذاب تر

.

.

.

مامانم وقتی از دستم عصبی میشه میگه:

بخدا اگه باهات بیام خواستگاری ب دختره میگم چه خری هستی!

دوستان برید کنار ی وقت توی عشق و محبت دفن نشید!

.

.

.

راز چیست؟

چیزیه که دخدرا به همه میگن که به هیچ کسی نگن!

.

.

.

سوالم از آقای گالیله اینه که:

اگه زمین باسرعت دور خودش می چرخه

پس چرا اینقدرهوا گرمه کصافطططططططط…:|

.

.

.

یکی از بدترین حالات زندگی اینه که جوراب پات باشه

و پات بره تو دمپایی خیس دستشویی

تمام ذوق و شوق ر*دن از بین میره !

.

.

.

کتلت هدفش این بوده که کباب کوبیده بشه

ولی مشکلات زندگی مانع پیشرفت بیشترش شده !

.

.

.

اگه به یه مسلمون غیر ایرانی بگی ماه رمضون

حتما یاد گشنگی و هیچی نخوردن میفته

اما اگه به ایرانیی بگی

حتما یاد سفره های مفصل افطار و نذری خلاصه هرچی خوردنیه میفته !

.

.

.

نقشی که کوله پشتی رها تو فیلم مادرانه داشته ، خود رها نداشته !:))

 

 

 

 

دو شنبه 21 مرداد 1392برچسب:, :: 21:14 :: نويسنده : kimiA

نیکی و بدی

لئوناردو داوینچی موقع کشیدن تابلو “شام آخر” دچار مشکل بزرگی شد: می بایست “نیکی” را به شکل "عیسی” و “بدی” را به شکل “یهودا” یکی از یاران عیسی که هنگام شام تصمیم گرفت به او خیانت کند، تصویر می کرد. او کار را نیمه تمام رها کرد تا مدل‌های آرمانی‌اش را پیدا کند.
 
روزی در یک مراسم همسرایی, تصویر کامل مسیح را در چهره یکی از جوانان همسرا یافت. جوان را به کارگاهش دعوت کرد و از چهره اش اتودها و طرح‌هایی برداشت.
 
سه سال گذشت. تابلو شام آخر تقریباً تمام شده بود ؛ اما داوینچی هنوز برای یهودا مدل مناسبی پیدا نکرده بود. کاردینال مسئول کلیسا کم کم به او فشار می آورد که نقاشی دیواری را زودتر تمام کند.
 
نقاش پس از روزها جست و جو , جوان شکسته و ژنده پوش مستی را در جوی آبی یافت. به زحمت از دستیارانش خواست او را تا کلیسا بیاورند , چون دیگر فرصتی بری طرح برداشتن از او نداشت. گدا را که درست نمی فهمید چه خبر است به کلیسا آوردند، دستیاران سرپا نگه‌اش داشتند و در همان وضع داوینچی از خطوط بی تقوایی، گناه و خودپرستی که به خوبی بر آن چهره نقش بسته بودند، نسخه برداری کرد.
 
وقتی کارش تمام شد گدا، که دیگر مستی کمی از سرش پریده بود، چشمهایش را باز کرد و نقاشی پیش رویش را دید، و با آمیزه ای از شگفتی و اندوه گفت: “من این تابلو را قبلاً دیده ام!” داوینچی شگفت زده پرسید: کی؟! گدا گفت: سه سال قبل، پیش از آنکه همه چیزم را از دست بدهم. موقعی که در یک گروه همسرایی آواز می خواندم , زندگی پر از رویایی داشتم، هنرمندی از من دعوت کرد تا مدل نقاشی چهره عیسی بشوم!

“می توان گفت: نیکی و بدی یک چهره دارند ؛ همه چیز به این بسته است که هر کدام کی سر راه انسان قرار بگیرند.”

پائولو کوئیلو

یک شنبه 13 مرداد 1392برچسب:, :: 18:22 :: نويسنده : kimiA

هنر دروغی است که چشمانمان را رو به حقایق باز میکند

شنبه 12 مرداد 1392برچسب:, :: 4:1 :: نويسنده : kimiA
درود بر همه دوستای گلم بذارین از کسایی که در همه ی شرایط با نظراتشون منو خوشحال میکنن تشکر کنم (سپیده _ پگاه_ زهرا جوونم_ زهرا رفیعی_ تینا_و اقای حاج شفیع ) دوستون دارم و ممنون ببخشید یه مدت مطلب اپ نکردم نمیتونستم بیام اما بالاخره برگشتم یه سری برنامه ها دارم یه سری لینکام که وبلاگاشون و بستن و پاک میکنم و لینکای جدید اضافه میکنم مطالبو دسته بندی میکنیم و با افزایش وبلاگ تو لینکا دوست هی مجازیمونو بالا میبیریم در نتیجه بازدید میره بالا انتقاد بیشتر و سازنده تر میشه مطالب قوی تر میشه راستی پگاهه نمیبینمت تو تاک سپیده ببخشید اون روز اومده بودی منو ببینی من نبودم معذرت نمیدونستم
یک شنبه 6 مرداد 1392برچسب:, :: 13:19 :: نويسنده : kimiA

بالاخره تونستم بیام تو وبلاگ

اوووووف بعد از دو سه هفته

اول از همه باید بگم تولد سپیده جونم مبارک

دست دست دست قرشو برم هوو هووو

16 سال پیش یه فرشته به دنیا اومد

بوسهلبخندبوسهلبخندبوسهلبخندبوسهلبخندبوسهلبخندبوسه

اینم دوست اون فرشته است که خودشم فرشته استبوسه

بیا شمع هاتو فوت کن بیا

سپیده جونم دوست دارم امیدوارم100000000000000000000000000000 ساله شی

چه روزگاری بود

دوست دارم سامپیده

 

یک شنبه 16 تير 1392برچسب:, :: 18:13 :: نويسنده : kimiA

توی گوگل این کلمه رو سرچ کنید...
Google Gravity
اولین سایتی که میاد رو باز کنید،
تو جای سرچ یه چیزی بنویس و اینتر کن. ببین چ اتفاقی میوفته...



شاعر قرن پنجم :هوا بس ناجوانمردانه سرد است........

شاعر معاصر :بووووو سرده کاپشنم کو؟؟؟؟



یکی از تکراری ترین وسختترین سوالای مامانم تو خونه ما :غذا چی درست کنم?
لا مصب جواب دادن بهش از صدتا تست کنکورهم سختتره!
توخونه شما هم عایا?!



رفتم از عابر بانک پول بگیرم میگه:
درحال حاضر دستگاه حاضر به ارائه سرویس نمیباشد.
بعد مینویسه :ایا درخواست دیگری دارید؟
آره داداش سلام مارو هم به مسئول بانک برسون


به یکی همینطوری اسمس دادم :“ببخشید میتونم شمارتونو داشته باشم؟ ”
جواب داد:
"نه خیر "
اصن اشک شوق تو چشام حلقه زد...
وقتی فهمیدم از من شاسکول تر هم هست!

 

ﺍﻣﺮﻭﺯ رفتم بانک، ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺑﺎﻫﻢ ﻣﺸﺎﺟﺮﻩﻣﯿﮑﺮﺩﻥ، ﯾﮑﯿﺸﻮﻥ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﯾﮑﯽ ﮔﻔﺖ:
ﻧﺬﺍﺭ ﺩﻫﻨﻤﻮ ﻭﺍ ﮐﻨﻢ ﺑﺮﯾﻨﻢ ﺑﻬﺕ :|
ﯾﻌﻨﯽ این بشر ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻓﺶ ﺩﺭﯾﭽﻪ ﺍﯼ ﺟﺪﯾﺪ ﺑﻪ ﺭﻭﯼﻋﻠﻢ ﺑﯿﻮﻟﻮﮊﯼ ﻭ ﻣﺒﺤﺚ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺁﻧﺎﺗﻮﻣﯽ ﺑﺪﻥ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ.



 

 

دانشجوی عزیز
وقتی که شما سر کلاس اس ام اس میفرستی من کاملا متوجه میشم.
چون هیچ احمقی به خشتک خودش زل نمیزنه در حالی که لبخند روی لباشه !
دوستدارت استاد!


وقتی که تو آمریکا برق میره :پسرم به اداره برق زنگ بزن
وقتی که تو ژاپن برق میره :پسرم برو فیوز ها رو چک کن
وقتی که تو ایران برق میره :پسرم برو ببین برق همسایه ها هم رفته؟؟؟


سوال مسابقه نود در شهر حیف نون اینا:
طرف دار کدام تیم هستید؟
الف) بله
ب) خیر

 


تو رو خدا با هر کی قهر می کنین، با ماماناتون قهر نکنین به اندازه کافی خواننده داریم.

 

رفته بودم حموم مامانم اومده پشت در میگه :حمومی؟؟!؟!
میگم :پ نه پ اینجا لندن صدای منو از رادیو بی بی سی میشنوین!!!
میگه :خالت اینا اومدن. دختراش رفتن پای کامپیوترت!! حوله رو از پشت در برداشتم!! امشب بمون لندن آدم شو تا دفعه دیگه درست جواب بدی!!!!

 

خاﻟﻪ ﻡ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺑﭽﻪ ﺵ ﺁﺏ ﭘﺮﺗﻘﺎﻝ ﺑﺪﻩ ﻧﻤﯿﺨﻮﺭﺩ... ﮔﻔﺘﻢ ﺑﺪﻩ ﻣﻦ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﺪﻡ، ﺑﺮﺩﻣﺶ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻕ ﻫﺮ ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩﻡ ﻧﺨﻮﺭﺩ، ﻣﻨﻢ ﺍﺯﻟﺠﺶ ﻫﻤﻪ ﺭﻭ ﺧﻮﺩﻡ ﺧﻮﺭﺩﻡ ﺑﻪ ﺧﺎﻟﻪ ﻡ ﮔﻔﺘﻢ ﻫﻤﺸﻮ ﺧﻮﺭﺩ. ﮔﻔﺖ ﺩﺳﺖ ﺩﺭﺩ ﻧﮑﻨﻪ ﺷﮑﻤﺶ ﮐﺎﺭ ﻧﻤﯿﮑﺮﺩ ﺩﺍﺭﻭﯼ ﻣﺴﻬﻞ ﺭﯾﺨﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺑﺮﺍﺵ ﻫﯿﭽﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺷﺐ ﺑﺎ ﺍﯾﺰﯼ ﻻﯾﻒ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻡ :ﺍ

 

 

ز جلوی پارک خونمون رد میشدم
دیدم یه دختر خارجی دپرس داره عکس میگیره
رفتم جلو بهش گفتم: can u speak english?!
انگار دنیارو بهش داده بودن
با کلی شوق و ذوق گفت: Yeeeeees, I caaaaaan!!!!!! .. زدم رو شونش گفتم:
sorry! I can't

 

 

خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست
خدا، خدای آدم های خلافکار هم هست
فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمیگذارد
او :اند ِ لطافت
اند ِ‌ بخشش
اند ِ بیخیال شدن
اند ِ چشم پوشی و رفاقت است. (مارمولک_پرویز پرستویی)

 

ت‍ﺼﻮﺭ ﻛﻨﻴﻦ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺑﺮﻥ ﺟﺒﻬﻪ ﺟﻨﮓ:
ﻣﻬﺴﺎ ﺗﻔﻨﮓ ﻫﺎ ﺭﻭ ﭘﺮ ﻛﻦ؛ ﺑﺎﺷﻪ ﻳﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﻭﺍﻳﺴﺎ ﻣﻮﻫﺎﻣﻮ ﺑﺒﻨﺪﻡ!
ﻧﻴﻠﻮ ﺧﺸﺎﺏ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺑﻴﺎﺭ؛ ﺃﻩ ﻳﻪ ﺳﻮﺳﻚ ﺩﺍﺭﻩ ﺭﻭ ﺧﺸﺎﺑﺎ ﺭﺍ ﻣﻴﺮﻩ!
ﺳﻮﺳﻦ ﻫﻔﺘﻴﺮﺍ ﺭﻭ ﭘﺮ ﻛﻦ ﺍﻩ ﺩﻳﺪﻳﻦ ﭼﯽ ﺷﺪ ﻧﺎﺧﻨﻢ ﺷﻜﺴﺖ!
ﻧﺎﺯﯼ ﻓﺮﺩﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﯾﻢ ﺑﺮﯾﻢ ﺧﻂ ﻣﻘﺪﻡ؛ ﺣﺎﻻ ﻣﻦ ﭼﯽ ﺑﭙﻮﺷﻢ؟

یعنی ﻣﻮﻧﺪﻡ ﭼﯽ ﺑﮕﻢ :|
یه ﻣﺰﺍﺣﻢ ﺗﻠﻔﻨﯽ ﺩﺍﺭﻡ.. ﻫﯽ ﺯﻧﮓ ﻣﯽ ﺯﻧﻪ ﻣﻦ ﻓﺤﺸﺶ ﻣﯽ ﺩﻡ...
ﺳﺮﯼ ِ ﺁﺧﺮ ﮐﻪ ﻓﺤﺸﺶ ﺩﺍﺩﻡ, ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ ﺯﺩه
ﮐﺎﺭﯼ ﻧﮑﻦ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺯﻧﮓ ﻧﺰﻧﻤﺎﺍ!

 

گفتوگوی دو دختر پای تلفن:
سلام عشقم.. قربونت برم گنجشک کوچولوی خومی.. باشه میبینمت خوشگلم بوس. بوس
گفتوگوی دو پسر پای تلفن:
بنال... بوزینه مگه نگفتی ساعت ۴ میای.. دگمشو راه بیفت

 

 

ﺩﯾﺪﻳﻦ ﺗﻮ ﻓﻴﻠﻤﺎ:
ﺗﺎ ﻳﻜﻲ ﺗﻴﺮ ﻣﻴﺨﻮﺭﻩ ﻭ میفته ﺯﻣﻴﻦ ﺑﻪ ﺭﻓﻘﺎﺵ ﻣﻴﮕﻪ:
ﺷﻤﺎﻫﺎ ﻓﺮﺍﺭ ﻛﻨﻴﺪ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﻣﻦ ﻧﺒﺎﺷﻴﻦ....
ﻫﻤﺶ ﺯﺭ ﻣﻔﺘﻪ!
ﻣﻦ ﺍﮔﻪ ﺗﻴﺮ ﺑﺨﻮﺭﻡ ﺑﺒﻴﻨﻢ ﺭﻓﻘﺎﻡ ﺩﺍﺭﻥ ﻣﻴﺮﻥ،
ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﻫﻤﻪ ﺷﻮﻧﻮ ﻣﻴﺒﻨﺪﻡ ﺏ ﺭﮔﺒﺎﺭ!
ﮔﻔﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ!
(((:

 

گوشی خواهرم زنگ میخورد بردم بدم بهش نوشته (امیر حسین در حال تماس)،حین حرف زدن بهش میگه سمیرا جون.
میپرسم کیه؟ میگه :نگینه دوستم.
جل الخالق!

 

داشت برنامه عمو پورنگ رو نشون میداد،
عمو پورنگ هم داشت میگفت :"کی از همه خوشگل تره!؟ "
من اومدم خود شیرینی کنم گفتم :"من، من، من "
بابام از اون ور اتاق داد زد گفت :سرت تو عن :|
من :|
مهر پدر به فرزند :|
آرمان های امام راحل :|


 

 

یک شنبه 16 تير 1392برچسب:, :: 16:34 :: نويسنده : kimiA

تو کافی شاپ بودم که باد شکم اومد سراغم!
صدای موزیک بلند بود،
با موزیک میزون کردم که کارمو پوشش بده!
یهو متوجه شدم همه منو به هم نشون میدن O_o
یادم اومد که موزیکو با هندزفری گوش میکردم!
"خاطرات غضنفر"

 

به مامانم گفتم امشب تولدمه هااااا! گفت پس برو خونه رو مرتب کن زنگ بزنم خالت اینا بیان.
منم تریپ لوسی زدم گفتم مامان من امروز به دنیا اومدم نمی تونم که...
مامانمم رفت زیر پتو گفت منم تازه زاییدمت خستم!!!!!
خدایا این شادیا از من نگیر

 

زنگ زدم به پسر عموم دیدم
مداحی گذاشته اهنگ پیشوازش
بعد که جواب داده بهش گفتم این چه اهنگ پیشوازییه؟
میگه از قرض الحسنه مسجد محله درخواست وام کردم
قرار شده جوابشو تلفنی بدن
میخوام اگه جوابشون منفی بود اخرین تیرمم زده باشم!!

 

یکی زنگ زد بهم گفت از شرکت گاز مزاحم میشم :میخواستم بیام لباتونو گاز بگیرم. قط کردم بهش زنگ زدم. گفتم از اداره ی آب و فاضلاب مزاحم میشم :میخواستم بیام واسه تخلیه ی شکمتون خیلی گ*ه زیادی خوردین داره پر میشه. دیگه زنگ نزد بیچاره.

 

خواهرزادمو (۵ سالشه) بردم تو سوپر هرچی دید میخواست هی میگفت از اینا از اینا..
بهش گفتم عمو اینا رو نمیفروشه (فروشنده هم اونجا بود)
بچه هم نه گذاشت نه برداشت برگشت گفت "عمو گه خورده"!
من :||||
فروشنده :(((
بقیه مشتریا:)))

تجاوز یعنی دختری به خاطر نگاه هرزه تو، تو گرمای تابستون روسریشو تا پیشونی جلو بکشه
تجاوز یعنی تو و دوستات سر کوچه واساده باشین.. خانوم مجبور باشه یه کوچه رو دور بزنه تا شما مزاحمش نشین!
بله تجاوز به معنی زورکی هم آغوش شدن نیست...

 

یه سوتی دادم پدیده:))))))))
ﺩﺧﺘﺮﻫﻤﺴﺎﯾﻤﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺪﺕ ﻫﺎ ﺩﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ ﻫﻔﺖ ﻣﺎﻫﻪ ﺑﺎﺭﺩﺍﺭ ﺑﻮﺩ.
ﺧﯿﺮ ﺳﺮﻡ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺟﻨﺴﯿﺖ ﺑﭽﻪ ﺭﻭ ﺑﭙﺮﺳﻢ ﮔﻔﺘﻢ ﺧﺐ ﺣﺎﻻ ﻗﺮﺍﺭﻩ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﺸﯽ ﯾﺎ ﺑﺎﺑﺎ؟
ﺁﺑﺮﻭﻡ ﺭﻓﺖ ﺩﯾﮕﻪ ﺭﻭﻡ ﻧﻤﯿﺸﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﺮﻡ ﺑﯿﺮﻭﻥ!!

 

 

اومدم خونه، مادربزرگم تا منو دید گفت:
بالاخره یاد گرفتم sms بدم! گفتم :چی میگی؟
عمراً اگه یاد گرفته باشی!
اینو گفتم و رفتم تو اتاقم...
چند ثانیه بعد یه مسیج با این مضمون از طرف مادربزرگم اومد:
گه نخور...!

 

عاشق اون لحظه ام که استاد جک میگه و هیشکی نمیخنده.
به جان خودم

 

یه ناشناس برام اس داده بود :یه میلیون که میخواستی جور کردم؛ شماره حسابتو بفرس تا برات بریزم! عاغا ماهم شماره حسابمونو دادیم
هیچی دیگه الآن تو راهیم که بریم پولشو پس بدیم! :-C

 

 

 

 

پدر من در اولین برخورد با نرم افزار گوگل ارت فرموندن
پسر زیاد زوم نکن شاید سر زن مردم باز باشه تو حیاط زشته
من :|
شرکت گوگل :|
گشت ارشاد:))
برنامه زلال احکام

ساکت که میشینی میذارن پای جواب نداشتنت، عمرا بفهمن داری جون می کنی تا حرمت ها رو نگه داری...

کلاس دوم دبستان، دوستم به من گفت :"مسخره"
منم گفتم :اسم بابات اصغره...!!!
آقا این یه سال رو مخ ما بود که اسم بابایه منو از کجا میدونی....!!!!

 

 

 

 

پنج شنبه 6 تير 1392برچسب:, :: 19:14 :: نويسنده : kimiA

تفلد تفلد تفلدت مبااااااااااااااارک

 

ایشاالله 1000000000000000000000000000000000000 ساله شی

 

قرشو برم قرشو برم قرشو برم هوووووووووووووووووووووووووووووهووووووووووووووووووووووووا

اینم بادکنکات امیدوارم خوشت بیاد

تولدت مبااااااااااااااااااااااااااااااااارک                                                  سالروزت خجسته

 

 

جشن تو جشن تولد تمومه خوبياس

جشن تو شروع زيباى تمومه شادياس ...

 

هرروز برات رویایی باشد دردست نه دوردست عشقی باشد دردل نه درسر ودلیلی باشد برای زندگی نه روزمره گی تولدت مبارک

 

 

 

خدای اطلسی ها با تو باشد * پناه بی کسی ها با تو باشد * تمام لحظه های خوب یک عمر* بجز دلواپسی ها با تو باشد * تولدت مبارک

سه شنبه 4 تير 1392برچسب:, :: 13:40 :: نويسنده : kimiA

گلایـه دكتر شریـعتی از خـدا و جـواب سهراب سپـهری

گلایه ای از خدا، منتسب به دكتر علی شریعتی

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

خدایا کفر نمیگویم،
پریشانم،
چه میخواهی تو از جانم؟!
مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی.

خداوندا!
اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی
لباس فقر پوشی
غرورت را برای تکه نانی
به زیر پای نامردان بیاندازی
و شب آهسته و خسته
تهی دست و زبان بسته
به سوی خانه باز آیی
زمین و آسمان را کفر میگویی
نمیگویی؟!

خداوندا!
اگر در روز گرما خیز تابستان
تنت بر سایه ی دیوار بگشایی
لبت بر کاسه ی مسی قیر اندود بگذاری
و قدری آن طرفتر
عمارتهای مرمرین بینی
و اعصابت برای سکه ای این سو و آن سو در روان باشد
زمین و آسمان را کفر میگویی
نمیگویی؟!

خداوندا!
اگر روزی بشر گردی
ز حال بندگانت با خبر گردی
پشیمان میشوی از قصه خلقت، از این بودن، از این بدعت.

خداوندا تو مسئولی.
خداوندا تو میدانی که انسان بودن و ماندن
در این دنیا چه دشوار است،
چه رنجی میکشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است ��br>

و این هم جواب سهراب سپهری از زبان خدا

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

منم زیبا
که زیبا بنده ام را دوست میدارم
تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو میگوید
ترا در بیکران دنیای تنهایان
رهایت من نخواهم کرد
رها کن غیر من را آشتی کن با خدای خود
تو غیر از من چه میجویی؟
تو با هر کس به غیر از من چه میگویی؟
تو راه بندگی طی کن عزیز من، خدایی خوب میدانم
تو دعوت کن مرا با خود به اشکی، یا خدایی میهمانم کن
که من چشمان اشک آلوده ات را دوست میدارم
طلب کن خالق خود را، بجو ما را تو خواهی یافت
که عاشق میشوی بر ما و عاشق میشوم بر تو که
وصل عاشق و معشوق هم، آهسته میگویم، خدایی عالمی دارد
تویی زیباتر از خورشید زیبایم، تویی والاترین مهمان دنیایم
که دنیا بی تو چیزی چون تو را کم داشت
وقتی تو را من آفریدم بر خودم احسنت میگفتم
مگر آیا کسی هم با خدایش قهر میگردد؟
هزاران توبه ات را گرچه بشکستی؛ ببینم من تو را از درگهم راندم؟
که میترساندت از من؟ رها کن آن خدای دور؟!
آن نامهربان معبود. آن مخلوق خود را
این منم پروردگار مهربانت
خالقت
اینک صدایم کن مرا.

با قطره ی اشکی
به پیش آور دو دست خالی خود را
با زبان بسته ات کاری ندارم
لیک غوغای دل بشکسته ات را من شنیدم
غریب این زمین خاکی ام. آیا عزیزم حاجتی داری؟
بگو جز من کس دیگر نمیفهمد
به نجوایی صدایم کن.

بدان آغوش من باز است
قسم بر عاشقان پاک با ایمان
قسم بر اسبهای خسته در میدان
تو را در بهترین اوقات آوردم
قسم بر عصر روشن، تکیه کن بر من
قسم بر روز، هنگامی که عالم را بگیرد نور
قسم بر اختران روشن اما دور، رهایت من نخواهم کرد
برای درک آغوشم، شروع کن، یک قدم با تو
تمام گامهای مانده اش با من
تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو میگوید
ترا در بیکران دنیای تنهایان،
رهایت من نخواهم کرد.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

سه شنبه 4 تير 1392برچسب:, :: 1:2 :: نويسنده : kimiA

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.orgگروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.orgگروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

برو ادامه مطلب

اگه نری خداییش از دستت رفته

من از یکیش خیلی خوشم اومد بحدسید کدوم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟



ادامه مطلب ...
دو شنبه 3 تير 1392برچسب:, :: 23:55 :: نويسنده : kimiA

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
 





مقـر اروپایـی گوگـل در دوبلیـن به روایـت تصویـر


تصاویر زیر گوشه هایی از مقر اروپایی گوگل در دوبلین ایرلند است. یكی از معدود مكان هایی است كه هر كس آرزوی كار كردن در آن را دارد. اگر بازدیدی از این ستاد اروپایی داشته باشید شاید فكر كنید در این دفاتر هیچ كس كار نمیكند و همه در حال تفریح هستند. ولی واقعیت این است كه گوگل به محیط كار كارمندانش بسیار اهمیت میدهد و شاید یكی از رموز موفقیتش نیز همین باشد. بسیاری بر این عقیده اند کسانی که در شرکت های بزرگ فناوری مثل گوگل، مایکروسافت، فیسبوک و ��کار می کنند در بهشت کارمندان هستند. هر نوع امکاناتی تفریحی و راحتی که بخواهید در این شرکت ها وجود دارد و در واقع بیشترین میزان اهمیت به کارمندان داده می شود. نتیجه هم محصولات فوق العاده ای می شود که این شرکت ها طراحی می کنند. چون وقتی کارمندان از همه نظر تامین شده باشند، آنها هم با تمام وجود برای شرکت شان تلاش می کنند.

در بلندترین ساختمان تجاری دوبلین به نام مونتورتو، گوگل دفتری تاسیس کرده که این دفتر در خور گوگلی هاست. مراجعین این ستاد ترکیبی از کارکنان، فروشندگان حرفه ای، بازاریابان، سرمایه داران و مهندسان بیش از 65 کشور است. فضای اداری این مرکز جدید و منحصر به فرد گوگل در دوبلین، ۴۷ هزار متر مربع مساحت دارد. این ساختمان که بلندترین ساختمان شهر دوبلین است، شامل 14 طبقه و چهارمین دفاتر گوگل است. طراحی این ساختمان را یک شرکت معماری سوئیسی به نام Carmenzind Evolution عهده دار بوده است.

در این مجموعه علاوه بر فضای اداری بسیار کاربردی، 5 رستوران، 42 میکرو آشپزخانه، بلوک های ارتباطی، اتاق های بازی، مکان‌هایی برای ورزش، مرکز تناسب اندام، استخر شنا، منطقه آبگرم، یک مرکز آموزشی و توسعه، سالن های کنفرانس، محل های نشست شامل 400 اتاق، درمانگاه، باجه های تلفن و سایر امکانات لازم برای کار و تفریح​و سرگرمی گنجانده شده است. این مرکز طوری طراحی شده که بیانگر فلسفه کاری گوگل و نمایشی از کار متوازن و سالم باشد. با هم به گوشه هایی از این دفتر مدرن نگاهی می
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



ادامه مطلب ...
دو شنبه 3 تير 1392برچسب:, :: 23:53 :: نويسنده : kimiA


دیـدنی‌ های استـان کـردستان؛ نگیـن دلفریـب ایـران

 گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


استان کردستان با گستردگی 28.203 کیلومتر مربع در غرب ایران قرار دارد. این استان که در دامنه‌ها و دشت‌های پراکنده سلسله جبال زاگرس میانی قرار گرفته، از شمال به استان‌های آذربایجان غربی و زنجان، از شرق به همدان و زنجان، از جنوب به استان کرمانشاه و از غرب به کشور عراق محدود است. کردستان مکان و سرزمین کردهاست. بر اساس اسناد تاریخی کلمه کردستان برای اولین بار بطور رسمی در دوران سلجوقیان بکار رفته است. مرکز این استان، شهر سنندج است. شهرستان‌های این استان عبارتند از: بانه، بیجار، دهگلان، دیواندره، سروآباد، سقز، سنندج، قروه، کامیاران و مریوان.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



ادامه مطلب ...
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 12 صفحه بعد
پيوندها



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 344
تعداد نظرات : 619
تعداد آنلاین : 1



Alternative content




برای نمایش تصاویر گالری كلیك كنید


دریافت كد گالری عكس در وب

 دریافت همین آهنگ

جاوا اسكریپت

hi شکل موس -->
چت روم
code --> تماس با ما
داستان روزانه

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وبلاگ:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید



قالب وبلاگ
گالری عکس
دریافت همین آهنگ